هفته گذشته، گروه هنری Kanbas مستقر در ایالات متحده، بزرگترین خرید توکن غیرقابل تعویض (NFT) در سه سال اخیر را انجام داد و یک اثر هنری منحصر به فرد از سم اسپرات به نام “X.Masquerade” را به قیمت ۳ میلیون دلار خریداری کرد. این اثر هنری ششمین فصل از “داستان لوسی” است و به یک رویداد دعوت‌نامه‌ای آینده مرتبط می‌شود که به حامیان اجازه می‌دهد با خرید “ماسک لوسی” به قیمت ۲.۵۶ اتر (۶۸۰۰ دلار) در یک بازی شرکت کنند.
Kanbas در پستی در شبکه اجتماعی X اعلام کرد: “ما افتخار می‌کنیم که در کنار سم اسپرات ایستاده‌ایم و به اشتراک‌گذاری Masquerade با جهان کمک می‌کنیم. این راهی است برای احترام به اعتماد سم، کار عظیمی که او خلق کرده و بالاتر از همه، ارزش‌های مشترکی که در آن نهفته است.”
این خرید همزمان با افزایش فعالیت در بخش NFT صورت گرفت که به دنبال یک کمپین بازاریابی از پلتفرم NFT OpenSea، شامل یک ایردراپ توکن، انجام شد. حجم معاملات در ۲۴ ساعت گذشته به ۴۰ میلیون دلار رسید که نسبت به روز قبل ۲۹ درصد افزایش داشته است.
با این حال، بازار NFT به طور کلی نتوانسته است به اوج‌های سرسام‌آور دوره‌های قبلی برسد؛ فعالیت کاهش یافته و احساسات عمومی نیز در حال کاهش است، به طوری که قیمت‌های پایه مجموعه‌هایی مانند CryptoPunks و Bored Ape Yacht Club به ترتیب ۷۱٪ و ۹۱٪ کاهش یافته‌اند.
بخش عمده‌ای از مشکلات بازار به افزایش ۷۳ میلیارد دلاری میم‌کوین‌ها در این دوره مرتبط است که به نظر می‌رسد سرمایه‌گذاران خرد به دلیل کارمزدهای تراکنش کمتر، نقدینگی بیشتر و موانع ورود پایین‌تر، آن‌ها را ترجیح می‌دهند.
اما شاید خرید ۳ میلیون دلاری Kanbas نشان‌دهنده بلوغ بازار NFT از مجموعه‌های تصویری پروفایل (PFP) به سمت هنر واقعی باشد، جایی که ارزش آن در تحسین تعداد کمی از افراد نهفته است، نه توجه بسیاری.
رشد سریع NFTها در سال ۲۰۲۲ اعتیادآور بود؛ میلیون‌ها شرکت‌کننده را جذب کرد و میلیاردها دلار حجم هفتگی به دست آورد، اما خود بازار ناپایدار بود. هنگامی که دارایی‌های پایه برای خرید هنر دیجیتال شروع به کاهش کردند، کلکسیونرهای NFT تلاش کردند تا با کاهش قیمت‌ها، ضررها را کاهش دهند که منجر به بحران نقدینگی و در نهایت سقوط شد.
همه حباب‌های سفته‌بازی در نهایت می‌ترکند، اکثر توکن‌های ICO سال ۲۰۱۷ دیگر فعال نیستند اما آن‌هایی که هنوز وجود دارند میلیاردها ارزش دارند. برای NFTها اکنون به نظر می‌رسد که کمتر به ارزش پولی و جنبه “سریع ثروتمند شدن” مربوط می‌شود و بیشتر به ارزش فرهنگی و خلاقانه خود هنر مربوط است.
