امروزه، صدها میلیون نفر مالک بیتکوین و دیگر توکنهایی هستند که بر روی بلاکچینهایی به ارزش تریلیونها دلار میزبانی میشوند. با این حال، بلاکچینها به تدریج میزبان چیزهایی فراتر از توکنها میشوند. در واقع، بلاکچینها به عنوان زیرساخت فناوری آینده ما عمل میکنند و میتوانند اپلیکیشنهای وب پیچیدهای را نیز میزبانی کنند که به طور کامل بر روی زنجیره قرار دارند، درست مانند توکنها. این اپلیکیشنها به طور کامل از کدهای مقیم شبکه (یعنی نرمافزار قرارداد هوشمند و تکاملهای آن) پیادهسازی میشوند.
این موضوع پتانسیل عظیمی دارد: تا پایان سال ۲۰۲۵، بیش از ۵ میلیارد نفر صاحب گوشیهای هوشمند متصل به اینترنت با مرورگرهای وب خواهند بود. بنابراین، چه چیزی ممکن است آنها را به ایجاد و استفاده از اپلیکیشنهای وب کاملاً زنجیرهای که میتوانند عملکردهای وب۳ را به صورت یکپارچه ارائه دهند، ترغیب کند؟
من معتقدم که یک انقلاب جدید بلاکچین در راه است، به لطف پیشرفتهای هوش مصنوعی و فناوری “اپلیکیشنهای خودنویس”.
این موضوع به یک روند نوظهور مهم به نام “کدنویسی ویبی” مربوط میشود. کدنویسی ویبی شامل استفاده مهندسان نرمافزار از ابزارهایی با هوش مصنوعی یکپارچه است که میتواند کد نرمافزار را به جای آنها بنویسد و اصلاح کند، و آنها را بسیار بهرهورتر میسازد.
پارادایم اپلیکیشنهای خودنویس این موضوع را بسیار فراتر میبرد، با امکانپذیر ساختن ایجاد، مالکیت و بهروزرسانی اپلیکیشنها توسط کاربران غیر فنی تنها با دستور دادن به هوش مصنوعی از طریق چت. بلاکچین در موقعیت منحصربهفردی قرار دارد تا این قابلیت انقلابی را به جهان بیاورد.
در آینده، یک فرد قادر خواهد بود یک وبسایت شخصیسازی شده یا چیزی مانند یک اپلیکیشن برنامهریزی عروسی سفارشی برای یک عضو خانواده که در حال ازدواج است، تنها با صحبت کردن با هوش مصنوعی ایجاد کند. یک کارآفرین بدون تیم فنی یا پول قادر خواهد بود یک وبسایت تجارت الکترونیک جدید ایجاد کند یا یک اپلیکیشن اقتصاد اشتراکی با زیرساختهای وب۳ بسازد. و یک شرکت قادر خواهد بود عملکرد CRM پیچیدهای ایجاد کند، با کسری بسیار کوچک از سرمایهگذاری زمانی و مالی که در حال حاضر مورد نیاز است. همه اینها تنها با صحبت کردن، بدون نیاز به مهارتهای مهندسی نرمافزار یا مدیریت سیستمها امکانپذیر خواهد بود.
در این پارادایم توسعه جدید، کاربران روزمره به هوش مصنوعی از طریق چت دستور میدهند و تنها لحظاتی بعد مرورگر وب خود را تازهسازی میکنند تا با اپلیکیشن جدید یا بهروزرسانی شده خود تعامل داشته باشند.
اپلیکیشنهایی که بر روی بلاکچینها زندگی میکنند دارای ویژگیهای ارزشمندی هستند. آنها مستقل و مقاوم در برابر سانسور هستند، زیرا بر روی یک شبکه عمومی قرار دارند، غیرقابل تغییر هستند، که به معنای امنیت بدون وابستگی به امنیت سایبری است، بسیار مقاوم هستند و میتوانند به طور یکپارچه عملکردهای قدرتمند وب۳ را ادغام کنند زیرا بر روی زنجیره زندگی میکنند.
علاوه بر این، فناوری بلاکچین مشکلات عمدهای را که با ساختن هوش مصنوعی به تنهایی بر روی فناوری اطلاعات سنتی وجود دارد، حل میکند.
به عنوان مثال، کدی که بر روی فناوری اطلاعات سنتی اجرا میشود باید با دقت نوشته شود تا از ایجاد حفرههای امنیتی جلوگیری شود، و کل پلتفرم به تنظیمات امنیتی حساس است، از حسابهای ابری گرفته تا سیستمعاملهایی که بر روی نمونههای ابری مانند لینوکس اجرا میشوند، تا نرمافزارهای پلتفرم میزبانی شده مانند پایگاههای داده و سرورهای وب. این بدان معناست که زیرساخت فناوری اطلاعات سنتی اغلب باید توسط سیستمهای امنیت سایبری مانند فایروالها و ضد بدافزارها بیشتر محافظت شود. بازیابی و پشتیبانگیری و بازگردانی نیز یک نگرانی است و ارائهدهندگان خدمات باید مورد اعتماد باشند.
اعتماد به هوش مصنوعی برای ساختن به تنهایی بر روی فناوری اطلاعات سنتی یک چالش است، زیرا حتی یک اشتباه میتواند منجر به یک حمله سایبری شود که منجر به استخراج دادهها یا رمزگذاری دادهها توسط باجافزار میشود.
بلاکچینها ساختن به تنهایی توسط هوش مصنوعی را به روشهای مختلفی بسیار آسانتر میکنند. به عنوان مثال، کد مقیم شبکهای که بلاکچینها میزبانی میکنند “بدون سرور” است، که وظایف کدنویسی را که هوش مصنوعی باید انجام دهد بسیار سادهتر میکند و اجازه میدهد کد سریعتر تولید شود. در شبکه اینترنت کامپیوتر، کد میتواند تجربیات وب تعاملی امن را مستقیماً به کاربران نهایی ارائه دهد و میتواند مقادیر زیادی از دادهها را به طور کارآمد ذخیره و پردازش کند و حتی برای ساختن چیزهایی مانند یک شبکه اجتماعی کاملاً زنجیرهای یا یک اپلیکیشن سازمانی مهم استفاده شود.
در DFINITY، ما به اپلیکیشنهای خودنویس که بر روی بلاکچینهای عمومی اجرا میشوند، که ما آن را “اینترنت خودنویس” مینامیم، اعتقاد زیادی داریم و سالهاست که در حال توسعه فناوریهای پشتیبانی کننده هستیم.
برای اینکه اپلیکیشنهای خودنویس به حداکثر پتانسیل خود برسند، باید امکانپذیر باشد که کاربران نه تنها آنها را با صحبت کردن ایجاد کنند، بلکه به بهروزرسانی و بهبود آنها در تولید ادامه دهند، تا بتوانند صحبت کنند تا زمانی که به آنچه نیاز دارند یا یک طراحی بهینه دست یابند. مگر اینکه کاربران بتوانند بهروزرسانی اپلیکیشنهای در حال اجرا در تولید را ادامه دهند، بازار کلی که توسط پارادایم اپلیکیشنهای خودنویس مورد هدف قرار میگیرد تنها به بخش کوچکی از پتانسیل عظیم خود خواهد رسید.
DFINITY در حال توسعه یک چارچوب زبان برنامهنویسی به نام Motoko برای استفاده توسط هوش مصنوعی و همچنین انسانها است. هنگامی که یک کاربر یک اپلیکیشن را با افزودن یا تغییر عملکرد بهروزرسانی میکند، هوش مصنوعی باید همچنین توضیح دهد که چگونه ساختار دادهها درون اپلیکیشن را بهروزرسانی کند، به طوری که هیچ دادهای از دست نرود. هنگامی که هوش مصنوعی سعی میکند یک بهروزرسانی را نصب کند، چارچوب قادر است تشخیص دهد که آیا اشتباهی رخ داده است که باعث از دست رفتن حتی مقدار کمی از دادهها به طور ناخواسته میشود، تا بتواند از هوش مصنوعی بخواهد دوباره تلاش کند.
ما معتقدیم که اینترنت خودنویس فناوری را بر روی بلاکچین دموکراتیزه و غیرمتمرکز خواهد کرد و از اینکه یک پلتفرم جدید به نام Caffeine.ai به زودی منتشر خواهد شد، هیجانزده هستیم. کاربران تنها با تعامل با Caffeine از طریق چت، اپلیکیشنهای مستقل را بر روی اینترنت کامپیوتر و کامپیوتر جهانی به طور کلی ایجاد، مالکیت و بهروزرسانی خواهند کرد، که برای ما ترکیبی از تمام بلاکچینهایی است که میتوانند توکنها و نرمافزار قرارداد هوشمند را میزبانی کنند.
در آینده، ممکن خواهد بود که بگویید “برای من یک گوگل فوتوز شخصی بساز که بتوانم با خانواده و دوستانم به اشتراک بگذارم، جایی که بتوانیم به عکسها نظرات و واکنشهای ایموجی اضافه کنیم” یا “برای من یک سیستم حواله بساز تا بتوانم به پیمانکاران بینالمللی خود با استفاده از استیبلکوینها پرداخت کنم.”
بر روی بلاکچینها، تخیل انسانی، به جای مهارتهای فنی، به طور فزایندهای محدودیت خواهد بود هنگام ایجاد اپلیکیشنهای وب. کاربردی که آزاد میشود، پذیرش گسترده بلاکچین را به همراه خواهد داشت – اگرچه، اغلب، کاربران ممکن است ندانند که بلاکچین پشت تجربیات تحولآفرین آنها قرار دارد.
من مدتهاست که درباره یک “تکینگی بلاکچین” صحبت کردهام که در آن شبکههای غیرمتمرکز به یک زیرساخت فناوری جدید عمده تبدیل میشوند. فکر میکنم این همان راهی است که به آنجا میرسیم و آینده تقریباً اینجاست.